• وبلاگ : حق و باطل
  • يادداشت : استقبال سرد از فراخوان سبز
  • نظرات : 0 خصوصي ، 12 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام. اولا بهتون تبريك ميگم به خاطر اينكه كانديداي مورد نظرتون در انتخابات پيروز شد.(چه با تقلب و چه بي تقلب).

    شعارهاي جالبي نوشتين و جالبتر اينكه واقعا عده اي از دانشجويان هم اين چنين شعارهايي رو دادن. اتفاقا اين شعارها خيلي شبيه حرفهايي ا.ن (رئيس جمهور محترم) است. فكر كنم منظور بعضي از شعارها اين بوده كه اقايان موسوي و كروبي بعد از اعلام نتيجه انتخابات تحت نفوذ آمريكا و انگليس قرار گرفته اند فكر كنم آنها كمي از غافله عقب افتاده اند چون روزنامه كيهان (يكي از اركان فكري اين طيف) معتقدند كه اصلا خيلي قبل تر موسوي و كروبي تبديل به عامل سيا و موساد شده بودند و قصد براندازي داشتند.

    شما ميگين قشر دانشجو با جنبش سبز نيست. شايد اصلا هيچ قشري با جنبش سبز نيست. اينجا يك سوال پيش مياد: 12 ميليون راي موسوي از كجا آمده است؟ موساد و سيا چه اندازه در ايران عوامل دارند؟ كساني كه در روز قدس و ديگر روزها با نشانه هاي سبز به ميدان آمدند چه كساني بودند؟ چه قشري با جنبش سبز است؟ (اين شد چند تا سوال)

    شايد شما پيشنهاد كنيد حاميان جنبش سبز مثلا در يك روز راهپيمايي كنند تا ميزان استقبال از اين جنبش مشخص شود. اين يك راه حل بسيار مناسب است مخصوصا در محيطهاي دانشجويي. بر فرض محال(فرض محال كه محال نيست) هم نه كهريزكي داريم نه لباس شخصي هست نه باتوم و گاز اشك آوري و نه محروميت از تحصيل نه كميته انضباطي و نه ... . شما هيچ وقت حضور همچين جنبشي رو در شهر نخواهيد ديد چون به محض ارائه همچين پيشنهادي ذوب شدگان در ولايت دادگاهي تشكيل خواهند داد و شما را از عوامل انقلاب مخملي و آشوبگر و اغتشاش گر معرفي نموده و دادخواستي شبيه اخبار ويژه كيهان برايتان قرائت خواهند كرد. راي قاضي هم كه مشخص است. پس شما از اين به بعد در زندان تشريف داشته و هيچ ميزاني براي سنجش استقبال از جنبش سبز نخواهيد داشت.

    بعد از اينهمه به نظر شما آيا ميزان سنجش استقبال از جنبش سبز وجود دارد؟

    بي صبرانه منتظر شنيدن پاسخ شما هستم

    پاسخ

    اي بابا خودت مي بري و خودت هم مي دوزي و... شايد ما يه همچين در خواستي نداشته باشيم.اما در جواب حرفت: به مطلب خيلي خيلي جالبي از نقاط ضعف جنبش اشاره کردي. قصد دارم يه پست به اين موضوع اختصاص بدم. براي از بين بردن يک نظام و يا يک حکومت اينطور ترسيدن و دو رو بودن و.... به کار نمي آيد.واين دليل نابود شدن جنبش است. شما تمام رفتار هاي مبارزه با رژيم طاغوت رو شبيه سازي کرديد. اما وقتي از خاظر شدن در صحنه اين چنين مي ترسيد و گنده تر ازشما در زندان مانند بلبل چه چه مي زنند چه اميدي به رهبران خود داريد. که واقعا کلمه رهبر و جنبش براي اين موارد زياد است.