روسيه و چين دشمن آمريكا هستند . دشمن دشمن ما ميشه دوست ما .

البته بعضي شايد چون نمك گير شدند آمريكا رو دشمن ندونند اما براي جمهوري اسلامي ايران، آمريكا دشمن است .

جناب آقاي محسني و خانم قيامتيون آيا پاسخي هم به استدلالات بنده ارائه مي فرمائيد يا صرفا حملات شخصي هدفتان است؟ اگر اشتغال به تحصيل در خارج خيانت و بقول شما خودفروختگي است پس بسياري از سران اصولگرا از آن آقاي دکتر کوچک زاده شما تا وزير خارجه آقاي متکي و آقاي توکلي و بسياري ديگر از افراد در صفوف شما سلطنت طلب و خود فروخته مي شوند! شکر خدا که اقلا ما مثل اين آقايان از بودجه بيت المال براي ادامه تحصيل خود استفاده نکرده ايم.
ضمنا هميشه گمان مي کردم مهد کمونيست ها کشور انقلابي (!) و برادر (!) روسيه است که رئيس جمهورش اول کسي بود که به آقاي احمدي نژاد تبريک گفت. بنده که هرگز در عمرم روسيه را نديده ام!

آقاي امير

انگار كسي كه سلطنتي است شما هستيد كه به قول آقاي محسني براي تحصيل ميهن خود را رها كرده و وابسته كشور بيگانه شده ايد . انگار زدم به هدف كه متهم به شاه دوستي شده ام . مگر شما نظام و طرفداران ان را بي اساس متهم نكردي. كمونيست را فقط د رلفظ ياد گرفتن خوب است اما بهتر اين است كه كاربرد استفاده از آن را بياموزي.مگر مي شود كسي در مهد كمونيست ها باشد و خود رنگ نگيرد . رفيق امير مواظب باش هنوز اسمت امير و ايراني هستي خودتو توي الفاظ گم نكن نمي شه هميشه كبك بود رفيق امير ...

آيا كسي كه در ايران زندگي نمي كند مي تواند براي ايراني ها تصميم بگيرد؟ و بگويد چه كنند؟

كسي كه در محاصره اخبار دروغ رسانه هاي خارجي قرار دارد مي تواند از ولايت فقيه و... صحبت كند ؟

آيا كسي كه به بهانه تحصيل در خارج از كشور در غرب زندگي مي كند مي تواند ايراني ها را به اغتشاش دعوت كند؟

كسيكه وطن خود را فروخته و آب در آسياب ديگران مي ريزد به راستي دلسوز شما مردم ايران است؟

جوان ها آگاه باشيد!

اي مردم آگاه باشيد كه دشمن بيكار نمي نشيند.

بهتر است سئوالات بالا را آقاي امير پاسخ دهند!

خانم زينب قيامتيون

تشکر از نظر شما در باره اينجانب. حالا آيا پاسخي هم براي شواهد و دلايلي که عرض کردم داريد يا خير؟

بعنوان نصيحت هم عرض مي کنم از استدلالات سلطنتي پرهيز کنيد. شايد بخاطر نداشته باشيد، اما اين شاه بود که به جاي پاسخ منطقي منتقدينش را يکروز متهم به شستشوي مغزي بوسيله کمونيستها و روز ديگر متهم به خط گرفتن از بي بي سي مي کرد! اينگونه استدلال زيبنده افراد فرهيخته نيست.

سعادتمند باشيد.

امير خان تمام حرف هايت را خواندم و فهميدم که تو نيز انقدرپاي ماهواره هاو شبکه هاي دوست و برادرت بي بي سي و.. ومباحثه هايي که پيرمرد ها توي پارک ها به دور هم انجام مي دهند نشسته اي که ذهنت حسابي شستشو شده . پيشنهاد مي کنم چشمات و اينبار بي غرض باز کن بي انکه بخواهي همه جارا سياه ببيني انوقت حرف بزن . راستي يک سوال اگر موسوي راي مي اورد و وضع همين بود و شايد بد تر تو چه مي گفتي و يا انتظار شنيدن چه حرف هايي را از طرفداران احمدي نژاد داشتي . مردباشد حتي براي دشمنت مردانه قضاوت کن . کورکورانه تقليد کردن مال نسل تو نيست .

کاروان جمل؛ از علي(ع) تا سيدعلي

فتنه موعود، ايجاد شد. خيلي از عوام‌الناس مردد شدند. آخر در اين جبهه هم، آيت‌الله و حجت‌الاسلام و پاسدار و حواري امام و زندان رفته و سيلي خورده کم نيست! حق با کدام طرف است؟! خدايا، حق با كدامين طرف است؟ در يك سو علي، كه پيامبر در وصفش مي فرمود: «علي مع الحق و الحق مع علي» با جمعي از ياران صديق پيامبر، و در سوي ديگر عايشه و 2 تن از صحابه بزرگ پيامبر.

با سلام

جناب محمد هاشمي عزيز:

فرض:

عقل انسان حكم مي كند كه هيچ انساني غير از معصوم(ع) را عاري از اشتباه و خطا نداند. هر انساني كه مي خواهد باشد، باشد!( اين يك اصل است! )

تشخيص اشتباه نيز گاهي نياز به دانش تخصصي دارد، كه در آن صورت بايد به متخصصش رجوع نمود! گاهي نيز نيازي به دانش خاصي ندارد! فقط و فقط به اندكي فطرت و وجدان بيدار نياز دارد!

در زمينه ي تخصصي، بسياري از متخصصان در زمينه هاي اقتصادي،سياسي، ورزشي، فرهنگي و هنري و ... شهادت داده اند كه دولت نهم وضع جالبي نداشته است! نه فقط در همين دو سه ماه اخير، كه در چهار سال اخير! مگر آن كه ما در زمينه هاي ياد شده، اكثريت متخصصان را كنار بگذاريم و فقط يك عده ي خاص را قبول داشته باشيم! كه در اين صورت ديگر بنده هر چه بگويم و بنويسم، بي فايده است!

در زمينه اي كه نياز به تخصص ندارد نيز، هر وجدان و فطرت بيدار و آگاهي، دروغ، ظلم، ريا، استفاده از روابط به جاي شايسته سالاري، عوام فريبي، چاپلوسي، استفاده ي ابزاري از دين، تهمت، پرونده سازي، بي ادبي در سخن، زير پا نهادن قانون و گذر از اختيارات و ... را بر نمي تابد! اگر اين ها را اشتباه ندانيم و چشمانمان را بر روي مصاديق بي شمار اين موارد در دولت نهم و برخي حاميانش ببنديم و شروع به انكار كردن كنيم نيز سخن گفتن و يا نوشتن اين بنده ي حقير باز هم بي فايده است!

حال اگر ما بگوييم كه اين اشتباه هاي تخصصي و غير تخصصي رخ نداده است، آيا باز هم مي توان گفت كه عقل ما سر جاي خويش است؟

به نظر بنده ي حقير تنها چيزي كه مي توان گفت اين است كه ما به گونه اي غرق در عشق و دوست داشتن فرد يا افرادي شده ايم كه چشمان ما تا حدي كم بينا و گوش هايمان تا حدي كم شنوا شده اند كه مصاديق موارد بالا را نمي بينيم و نمي شنويم و مصداق حديث مولايمان امام علي(ع) شده ايم كه مي فرمايند:

حب الشئ يعمي و يصم (دوست داشتن بيش از حد، چشم و گوش انسان را مي بندد)!

حكم!

محمد عزيز، البته ترديد نداشته باش که در شرايط فعلي و از بعد از انتخابات اکثر ما که با احمدي نژاد مخالفيم شخص رهبري را مسئول اين وضعيت مي دانيم. ايشان هستند که به تصميم خود اعتبار خويش را به آقاي احمدي نژاد گره زده اند. ولي اين بدان معني نيست که همه يا اکثر ما لزوما اصل ولايت فقيه را مخالف دين بدانيم. توجه کنيد که آيه مربوطه و تمام رواياتي که ذکر کرديد ممکن است ولايت فقها بطور کلي را نشان دهد، ولي ثابت نمي کند که منتخب مجلس خبرگان تنها مصداق آن است. بعبارت ديگر حتي اگر ولايت فقها را بپذيريم، اينکه منتخب يک مجلس بنام خبرگان ولايت شرعي بالاتري از بقيه فقها دارد فاقد هرگونه پايه فقهي و شرعي است. توجه کنيد که گفتم شرعي، نه قانوني.

بعبارت ديگر فرمان آقاي خامنه اي در حمايت از دولت وزن شرعي بيشتري از فتواي آقايان منتظري و صانعي در غير شرعي بودن اين دولت و حرام بودن همکاري با آن نخواهد داشت. اميدوارم توانسته باشم منظورم را بطور واضح بيان کنم.

اميرجان . بنده از اول مي دونستم مشكل خيلي ها دكتر احمدي نژاد نيست . بلكه با رهبري مشكل دارند. به قول يكي از دوستان طرفدار موسوي ، دكتر همون موقع كه جلوي رهبر سر خم كرد اولين اشتباهش رو انجام داد!

بگذريم. طبق آيه ي 59 سوره ي نساء : "يا ايها الذين امنو اطيعوا الله واطيعوا الرسول و اولي الامر منکم " اطاعت از ولي امر واجب شمرده شده است . اولي الامر بعد از رسول اکرم (ص) ، ائمه اطهار (ع)هستند و پس از ايشان فقهاي عادل عهده دار بيان ، تشريح و اجراي عقايد و احکام و نظامات اسلام هستند . البته اميرجان اين بستگي دارد كه شما قرآن و سنت را قبول داشته باشيد.

از جمله رواياتي که در باب تشکيل حکومت و جانشيني ائمه اطهار توسط فقهاي عادل است اين روايات است :
امام حسين ع فرموده اند: همانا سررشته ي همه ي امور در دست عارفان به خداوند و عالمان به دستورهاي اوست همانان که بر حلال و حرام خدا امينند (مستدرک الوسائل ص316/ ج 17)
امام علي ع فرموده اند: سزاوارترين مردم براي حکومت آنانند که در اداره آن توانا تر و آشناتر از ديگران به دستور هاي خدا باشند ... اين پرچم را به دوش نتوانند گرفت جز صاحبان بينش و صبر وآگاهان به جايگاههاي حق (نهج البلاغه خطبه 173)
در کتاب وسائل ج 18 باب 11 قسمت عقواب صفات القاضي روايت اول ص 98 آمده است كه امام صادق عليه السلام فرموده اند : بايد نگاه کنند ببينند از شما چه کسي است که حديث مارا روايت کرده و در حلال و حرام ما مطالعه نموده و صاحب نظر شده و احکام و قوانين مارا شناخته است... بايستي او را به عنوان قاضي و داور بپذيرند زيرا که من او را حاکم بر شما قرار داده ام .

آقا امير . خبرگان كه نماينده ي ملت هستند تشخيص داده اند كه آيت الله امام خامنه اي از ميان علما بهترين براي حكومت است . در حقيقت اين دستور خداوند است كه ما به فقيه عادل رجوع كنيم .

آقا امير اگر شما عضو خبرگان شديد يادتان باشد كه آيت الله صانعي را به عنوان رهبر پيشنهاد بديد . البته اگر توانستيد عضو مجلس خبرگان شويد .كه نخواهيد توانست .

درضمن برادر سرگشته !عقل ما سر جايش است اگر قبول نداري خلافش را ثابت كن .

با سلام

به فرموده ي امام علي (ع):

حُبّ الشّئ يعمي و يصم.

خداوند عقل ما را سر جاي خويش بياورد.

برادر عزيز روايتي که شما ذکر کرده ايد بطور کلي مردم را به علماي دين رجوع مي دهد، نه يک فرد بخصوص. با اين حساب اگر استدلال شما را بپذيريم همه راويان حديث و فقها از آيت الله استادي و جوادي آملي (که آقا رضا آنان را به انتقاد گرفته اند) تا آيات سيستاني و منتظري و صانعي و غيره همه حجت مي شوند و مخالفت با آنان مخالفت با امام زمان.

شما دستبوسي نايب امام دوازدهم را افتخار ميدانيد در حاليکه بزرگمرد مذهب تشيع اميرمومنان علي از اين قبيل تشريفات ويژه سلاطين (که در قبل از انقلاب بخاطر داريم) بشدت نهي فرموده اند و حتي مردم را از دويدن مقابل اسب خود و به اصطلاح همراهي ايشان در معابر منع کردند که ناقض کرامت انساني بود. خود قضاوت کنيد مزاسم صف بستن براي دستبوسي مقام رهبري (که يکبار در سفر ايشان از تلويزيون هم پخش شد) به صحنه هاي حکومت علي (ع) نزديک تر است يا به صجنه هاي دربار پهلوي؟

البته امير آقا بنده قصد جسارت نداشتم. ممكن است شما ولايت فقيه را قبول داشته باشيد اما بنده خواستم حديثي را يادآوري كنم تا بحث مستند باشد . پيروز باشي عزيز.

در جواب آقا امير

آقا امير سلام . بنده مطالبم رو در جواب "يک طلبه" نوشته بودم چون ايشان آقاي هاشمي را محرم رهبري دانسته بودند . و "يک طلبه" چون رهبري را به عنوان رهبر قبول داشتند بنده در آن موضع با ايشان صحبت کردم .

بله براي شمايي که اصلا ولايت فقيه را قبول نداريد و شايد نمي دانيد چيست بنده استدلالي در اين زمينه نمي آورم . براي شما اول بايد اثبات كنم مرتبه ي ولي فقيه چيست تا بعد به ولي فقيه تكيه كنم. به حديثي در اين زمينه توجه كنيد.

امام زمان (عج) در جواب اسحاق ابن يعقوب ميفرمايند :

"و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فيها الي رواة حديثنا(احاديثنا) فانهم حجتي عليکم و انا حجة الله عليهم " در پيشامدها به راويان حديث ما رجوع کنيد زيرا آنان حجت من بر شما هستند و من هم حجت خدا بر آنان (وسائل الشيعه ج18/ص101)

آقا امير عزيز، اگر امام زمان (عج) را قبول داريد طبق حديث بالا و بسيار دلايل ديگر ، مخالفت با ولي فقيه مخالفت با ولي عصر ارواحنا فداه است .

رهبري براي ما بت نيست . حجت است . براي ما دوران دست بوسي نايت امام دوازدهم تازه شروع شده است و از اين جهت دکتر احمدي نژاد وقتي حکم رياست جمهوري را از رهبري گرفت دست ايشان را بوسيد .

---

در مورد خانم ترانه موسوي هم جز شايعات چيز ديگري منتشر نشده . لطفا با سند صحبت کنيد . طبق حدس و گمان نمي شود گفت سر اين خانم چه آمده . همانطور که مرگ خانم آقا سلطان صحنه سازي دشمن بود ممكن است مرگ خانم موسوي(اگر مرگي رخ داده باشد) هم صحنه سازي باشد تا دوباره جنجال الکي راه بياندازند و دولت و نظام را زير سوال ببرند. لطفا با شايعات صحبت نكنيد چون بنده از نويسندگان اين وبلاگ(وبلاگ حق و باطل) هستم كامنت هايي كه اخبار كذب را منتشر كنندپاك خواهم كرد .

با تشكر

در پاسخ به آقائي که فرمودند مگر مخالفت با سخنان رهبري مي تواند در جهت حق باشد، پاسخ امير مومنان علي شايسته است: "تو مرد را به حق مي سنجي يا حق را به مرد؟" چگونه است که حتي امام معصوم شخص را ملاک حق نمي داند ولي مدعيان پيروي ايشان رهبر فعلي را ملاک حق مي دانند! اين طرز تفکر سلطنتي است برادر من، نه اسلامي.
البته زمانيکه يک رهبر "بت" شد و ملاک حق و باطل و خوبي و بدي قرار گرفت، ديگر انتظاري از پيروانشان جز دستبوسي و خاکبوسي نمي رود، کما اينکه مکرر در ديدارهاي مقام رهبري اتفاق افتاده است. خداوند مرحوم آقاي طالقاني را رحمت کند که در اوايل انقلاب وقتي شخصي براي بوسيدن دستشان خم شد، ايشان دستش را کشيد و گفت: دوران دستبوسي تمام شده است. جاي ايشان خالي که ببينند بخاظر مختصزي اجر دنيوي نه تنها دست مي بوسند بلکه دست و پا و سر مردم بي دفاع را به ضرب باتوم مي شکنند.

راستي ديروز خبر بستري شدن يک خانم جوان بنام ترانه موسوي را در زندان بر اثر تجاوز مکرر زندانبانان به ايشان خوانديد؟ دلتان ريش نشد؟ صدايتان را به اندازه ماجراي خانم شربيني بلند نکرديد؟ نرفتيد در باره اين خبر تحقيق و تفحص کنيد؟ نپرسيديد گناهش چه بود؟